به گزارش مشرق، این روز ها به دلیل وضعیت اقتصادی کشور، قیمت ارز و افت فاحش ریال نسبت به ارزهای رایج بین المللی خارج شدن ارز از کشور بابت دست مزد ورزشکاران و مربیان خارجی بسیار به مزاق مردم کشور تلخ می آید. به ویژه استخدام بازیکنان با کیفیت پایین (و حتی در برخی موارد ضعیف) توسط مدیر/دلالان یا سایر کاسبان حضور بازیکن خارجی در تیم های داخلی، همواره سوهان روح دلسوزان فوتبال کشور بوده است.
رسانه های مختلف داخلی به اندازه کافی به این مطلب پرداخته اند و به احتمال زیاد این لیست بلند بالای «خارجی بی کیفیت» بارها در تلویزیون و رسانه های نوشتاری نقد و بررسی شده است.
اما این لیون نیمه (یا شاید ربع) پر هم داشته است. همزمان با ده ها بازیکنی فاقد کیفیت و توانایی؛ بازیکنان زیادی هم بوده اند که بر خلاف انبوه مورد انتقاد، به اصطلاح «تو زرد از آب در نیامدند» و بسیار مورد توجه هوادران قرار گرفته اند و حتی به بازیکن محبوب تیم هم تبدیل شده اند.
در این نوشتار قصد داریم با چشم پوشی از نکات تاریک این روز ها، به وجوه مثبت استخدام بازیکنان خارجی بپردازیم که برای تیم های ایرانی آورده هایی قابل دفاعی داشته اند، بپردازیم و ستاره های درخشانِ وارداتی حاضر در لیگ آزادگان (دهه هفتاد شمسی) و لیگ برتر ایران را مرور کنیم. پیش از معرفی نفرات، یادآوری کنیم که تمرکز این نوشتار روی مسائل فنی و عملکرد بازیکنان مذکور است و قصد نداریم به مبالغ و مسائل مالی هیچ توجهی داشته باشیم.
۱ - مهند المهدی (صعنت نفت آبادان)/ وقتی اولین آقای گل خارجی از آبادان بود
شاید یکی از اولین نام هایی که از بازیکن خارجی در ایران به ذهن فوتبال دوستان متولد دهه پنجاه و شصت به ذهن خطور می کند، مهند المهدی باشد. فوتبالیست عراقی که آن روزها برای برزیلی های پرشور جنوب ایران دلبری می کرد و حتی آقای گل هم شد. مهند با ظاهر ساده مو و محاسن کوتاهش فوتبال بازی می کرد، در لیگ (لیگ آزادگان ۷۹-۱۳۷۸) به اندازه عدد شماره پیراهنش گل زد و بالاتر از بهنام سراج آبادانی (که به تازگی و قبل از حضور مهند، آبادان را به مقصد پرسپولیس ترک کرده بود) آقای گل شد.
۲ - لئون استپانیان (سپاهان)/ تاثیرگذاری که کاپیتان زردهاشد
لئون استپانیان هم نسل اسطورهای اواخر قرن بیستم فوتبال ایران از جمله عابدزاده، دایی، عزیزی، باقری و غیره بود و با کوچ این ستاره ها به لیگ های اروپایی (به ویژه بوندسلیگا) فرصت عرض اندام بیشتری پیدا کرد. ستاره ایروانی مانند بیشتر ارامنه از آرارات به فوتبال ایران معرفی شد. خیلی زود سپاهان برای جذب او دست به کار شد و در فصل ۱۹۹۶ او را به اصفهان آوردند. او به یکی از محبوب ترین بازیکنان این تیم تبدیل شد و حتی بازوبند کاپیتانی این تیم را هم به بازو بست. لئون روزهای درخشانی با سپاهانی ها داشت و در اواخر دوران بازیگری به تیم همشهری پیوست و بعد از یک سال به تیم سپاهان نوین رفت و در سال ۲۰۰۹ (۱۳۸۸) از فوتبال خداحافظی کرد اما در ایران به فعالیت در عرصه مربیگری هم ادامه داد.
بیشتر بخوانید:
بسته شدن پنجرههای نقلوانتقالاتی آبروریزی بینالمللی است
۳ - آرمناک پتروسیان (سپاهان)/ سنگربان خونسرد!
همزمان با دوران سلطنت احمدرضا عابدزاده گلر افسانه ای ایران در دروازه پرسپولیس که نفراتی مانند نکیسا، برومند، غلامپور، فنایی و غیره هرگز نتوانستند از زیر سایه او در بیایند، در اصفهان یک گلر ارمنی تبار برای تیم اول شهر می درخشید. او که در سال ۱۹۹۶ (۱۳۷۵) از آرارات ایروان به سپاهان پیوسته بود، سال ها طلایی پوشان را از فکر کردن به گلر داخلی بی نیاز کرده بود. گلر خوش اخلاق و آرام سپاهانی ها با ظاهر ساده و شلوارهای گشادش، سال ها یک اطمینان خاطر برای قفس توری طلایی پوشان بود و در اولین قهرمانی آن در لیگ ایران از دروازه این تیم محافظت می کرد. آرمناک هم مانند استپانیان رفت و برگشتی بین دو تیم اصفهانی داشت و در سپاهان به بازی در بالاترین سطح پایان داد اما برای همیشه در ذهن فوتبال دوستان اصفهانی می ماند. او چند بازی ملی برای تیم ملی ارمنستان حضور داشت.
۴ - عماد رضا (سپاهان)؛ آقای گلی دیگر از عراق!
شاید اولین خاطره ایرانی ها از عماد رضا همان گل زیبایی باشد که با یکی دیگر از سوتی های میرزاپور در بصره با کات درون پا وارد دروازه ایران کرد. سال ها بعد فولاد عماد رضا را جذب کرد و یک فصل بعد از حضور در فولاد، سپاهان متمول شده عماد رضا را به خدمت گرفت. آن زمان تعداد خارجی های لیگ بسیار بیشتر از قبل شده و عماد رضا گل سر سبد آن ها بود. در تیم قلعه نویی درخشید و گل های زیادی به ثمر رساند. او یکی از ارکان قهرمانی سپاهان در فصل ۱۳۸۸-۸۹ لیگ برتر فوتبال ایران بود و البته در همان فصل او با ۱۹ گل آقای گل شد شد تا مهند المهدی را بعد از سال ها زنده کند. عماد یک رفت و برگشت از ایران داشت و بعد از بازگشت به شاهین بوشهر پیوست و دوباره به جمع سپاهانی های برگشت و یک فصل دیگر در این تیم بازی کرد و سال ۲۰۱۲ برای همیشه از ایران رفت. عماد رضا بیش از ۱۰۰ بازی ملی برای کشورش انجام داد یکی از خارجی های موفق فوتبال ایران بود.
۵- عبدالوهاب ابوالهیل (سپاهان)/ عراقی مقتدر در وسط میدان
هم وطن ملی پوش عماد رضا دومین عراقی سپاهان آن سال ها بود. ابوالهیل یک هافبک دفاعی بود و عملکرد قابل قبولی در قلب تیم سپاهان به جا گذاشت. عبدالوهاب هم مانند عراقی های قبلی اولین از خوزستان وارد فوتبال ایران شد و او با استقلال اهوز پا لیگ ایران گذاشت سه فصل برای آبی های اهواز توپ زد و سال ۲۰۰۶ سپاهان این این بازیکن را جذب کرد و سه فصل هم در تیم سپاهان بود و روز های خوبی در لیگ و آسیا با طلایی پوشان داشت و تا فینال سال ۲۰۰۷ اصفهانی ها را همراهی کرد. ابوالهیل بعد از سپاهان به فولاد پیوست و بعد از یک فصل ناموفق به عراق برگشت. او ۶۶ بار برای تیم ملی عراق به میدان رفت و تا سال ۲۰۱۳ و سن ۳۷ سالگی فوتبال بازی می کرد.
۶ - دنیل اولروم (ابومسلم)؛ آقای گلی دیگر در مشهد
ابومسلم برخلاف جایگاهش در جدول لیگ، خواستگاه آقای گل ها در لیگ ایران بوده است. عبدالجلیل گل چشمه (لیگ آزادگان ۷۸-۱۳۷۷)، رضا عنایتی (۸۱-۱۳۸۰) آقای گل هایی از ابومسلم خراسان بوده اند اما در فصل ۸۶-۱۳۸۵ یک بازیکن بلند بالای نیجریه ای در ترکیب تیم محبوب مشهدی ها، همه را بهت زده کرد و تنها عنوان آقای گلی مهدی رجب زاده را با او شریک شد.
۷ - جانواریو (سپاهان، استقلال)؛ بور دوست داشتنی!
یک بار دیگر باشگاه فولاد خوزستان پایه گذار حضور یک خارجی با کیفیت در لیگ ایران بود. فولادی های در سال ۱۳۸۵ بازیکنی ۲۸ ساله را وارد خوزستان کردند که خیلی زود توجه تیم بزرگ و متمول کشور را به خود جلب کرد و استقلال این بازیکن را به خدمت گرفت. بور دوست داشتنی یکی از بهترین بازیکنان خارجی بود که پا به فوتبال ایران گذاشت. برخلاف افرادی مانند عماد رضا، ابوالهیل و آرمناک بازی ملی در کارنامه نداشت اما وقتی به خاطر بیاوریم که او اهل برزیل بود نظرمان تغییر خواهد کرد. جانواریو با قلعه نویی رفت و برگشتی بین سپاهان و استقلال داشت و در یک بازی به یاد ماندنی در روز «مردانگی مجید جلالی» در اهواز، جانواریو در مشهد گل قهرمانی استقلال را به ثمر رساند. با پیوستن به سپاهان دو قهرمانی دیگر به کارنامه درخشان خود اضافه کرد. در سال ۱۳۹۱ بازگشت ناموفقی به استقلال داشت و در نتیجه مصدومیت ها و بدعهدی مدیران استقلال، این بازیکن در نهایت از فوتبال ایران محو شد.
۸ - حوار ملامحمد (پرسپولیس، استقلال)؛ کُرد با کیفیت!
حوار ملا محمد یکی از بازیکنان کرد عراق بود که در سال ۱۳۸۸ در زمان حضور علی دایی به پرسپولیس پیوست. حوار در تیم های لیگ عراق و حومه خلیج فارس عملکرد قابل قبولی داشت و این بازیکن چپ از همان ابتدا خوب ظاهر شد. گل استثنایی کریم باقری که پایانی بود بر تساوی های حوصله بر دربی تهران روی پاس حوار بود. حضور او در پرسپولیس به همان یک محدود شد و با وقفه ای کوتاه این بار با لباس آبی به تهران برگشت و سال ۱۳۹۰ را با عملکردی متوسط در استقلال سپری کرد، بعد به ذوب آهن پیوست و یک فصل بعد از ایران رفت. حوار بیش از ۱۰۰ بازی ملی برای تیم ملی عراق را در کارنامه دارد.
۹ - ابراهیم توره (پرسپولیس، سپاهان)؛ گلزن ترکه ای
پیکان هم در وارد کردن بازیکنان خارجی دستی داشت. این بار مهاجم ترکه ای از سنگال! او بعد از نمایش خوب درترکیب پیکان به پرسپولیس پیوست و طی یک فصل حضور موفقی داشت اما سپاهانی ها او را به خدمت گرفتند و در دو قهرمانی سپاهان در فصل های ۸۹-۱۳۸۸ و ۹۰-۱۳۸۹ زیر نظر قلعه نویی در جمع اصفهانی ها بود و در هر دو فصل آمار درخشان ۱۸ گل را به جای گذاشت اما آقای گل نشد. توره برخلاف بیشتر بازیکنان حاضر در ایران مسیر پیشرفت را طی نمود و بعدها از لیگ امارات به موناکو پیوست.
۱۰ - ایمون زاید (پرسپولیس)؛ مستر هت تریک!
مردی آرام، با پشت سری پهن و موهای کوتاه و فرری، که شاید هیچ کدام از ما هیچ حافظه ای از صدای او نداریم، از بس ساکت بود. خالق معجزه ۱۰ دقیقه، ۱۰ نفره، سه گل، در فصل ۹۱-۱۳۹۰ مردی از قلب دوبلین در جمع سرخ پوشانی تهرانی بود و تا روز سرد ۱۳ بهمن ۱۳۹۰ (شهرآورد هفتاد و چهارم) شاید هیچ کس حرکتی از او به یاد ندارد. هیچ کف بینی هم پیش بینی نمی کرد که این مرد از روی نیمکت بیاید و کابوس روزهای سیاه پرسپولیس ها را در سه لمس توپ به شیرین ترین برد قرمز ها در آخرین دهه قرن شمسی حاضر تبدیل کند. زاید جای پای اسطوره سرخ ها (مرحوم همایون بهزادی) گذاشت و دومین نفری شد که در دربی تهران هت تریک می کند. اگرچه همه به خاطر همان بازی او را به یاد دارند اما نمایش خوب او به آن بازی محدود نیست و در همان نیم فصل دو بار دیگر برای پرسپولیس (یک بار در آسیا و یک بار در لیگ) هت تریک کرد.
۱۱ - ادینهو (مس، فولاد، تراکتور)؛ یک نابغه
یکی دیگر از بازیکنان با کیفیت برزیلی وارد شده به فوتبال ایران توسط باشگاه مس کرمان معرفی شد او در فصل ۸۸-۱۳۸۷ به جمعی نارنجی پوشان دیار کریمان پیوست و طی سه فصل عملکرد درخشانی در لیگ برتر داشت. در یک رفت و برگشت به امارات دوباره در جمع کرمانی ها درخشید. او دو بار در کرمان تا مرز آقای گلی رفت، فصل ۹۰-۱۳۸۹ با عملکرد درخشان ۲۲ گل زده پشت سر رضا نوروزی آقای گل نشد اما بعد از پیوستن به تراکتور در فصل ۹۴-۱۳۹۳ بالاخره به این عنوان دست یافت. ادینهو به دلیل تکنیک ناب، سرعت بالا و شم گلزنی فوق العاده یکی از بهترین بازیکنانی بوده است که پا به لیگ ایران گذاشته است.
۱۲ - نیلسون (پرسپولیس)؛ استوار، با تجربه و محبوب!
سال ۱۳۹۱ در میان بحرانی های بی شمار و مدیریت و فنی پرسپولیس سرو کله دروازه بانی در این تیم پیدا شد که کارنامه درخشانی داشت. نیلسون کوریا جونیور زمانی که پا او به فوتبال ایران باز شد اینقد خوب بود که کسی باور نمی کرد ۳۷ ساله است. او هفت سال در تیم ویتوریا گیمارش در لیگ پرتغال بازی کرده بود و در برزیل هم رودروی بیشتر ستارگان محبوب برزیلی ایستاده بود در رده های پایه و جوانان نیز برای تیم ملی برزریل بازی کرده بود. نیسلون در پرسپولیس سه سال سنگربانی مطمئنی بود و محبوبیت خاصی بین هوادارن این تیم داشت. در روز های کابوس وارد سرخ ها در اوائل دهه نود شمسی هر از گاهی باعث دل گرمی هواداران می شد.
۱۳ - جی لوید ساموئل (استقلال)؛ ستاره ای از لیگ جزیره با مرگ خبرساز!
در سال ۱۳۹۰ استقلال از بازیکنی رو نمایی کرد که سابقه بازی در لیگ برتر انگلیس را داشت. این بازیکن اهل ترینیداد و توباگو سال ها در ترکیب آستون ویلا حضور داشت و به هر شکل سر از ایران در آورد. او سه سال در جمع آبی ها بود و عملکرد قابل قبولی به نمایش گذاشت. بعد از رفتن از ایران مانند خبر مرگ ناگهانی او به دلیل سانحه رانندگی منتشر شد و هنوز هم مدت ها بعد از مرگش، خبرهای عجیب و غریب راجع به مرگ او به گوش می رسد.
۱۴ - جاسم کرار (تراکتور، استقلال، گسترش فولاد، صنعت نفت). سرکش، پرحاشیه و با استعدادی که درست بشو نبود!
کرار در ترکیب تراکتو در آخرین بازی فصل از روی ضربه ایستگاهی یک گل به استقلال زد و فصل بعد به استقلال پیوست و در یک جر بحث با مجتبی جباری (بالا گرفتن جنجال بی ربط به همان گل نبود) حاشیه هایش را آغاز کرد. کرار رفت برگشت های زیادی بین ایران و عراق و تیم های لیگ برتری داشت. ستاره ای که یک فوتبالیست تمام عیار بود اما هیچ گاه دست از حاشیه سازی و جنجال برنداشت و حتی فراز کمالوند که کرار از او به عنوان پدر معنوی اش یاد می کرد موفق به رام کردن این هیولای عراقی نشد. کرار چند بار بین ایران و عراق و در ایران بین تراکتور و استقلال رفت و برگشت داشت و در تیم نفت آبادان هم زیر نظر کمالوند کار کرد و در نهایت از ایران رفت.
۱۵ - سزار (شیمبا)/ مارکوپلویی که ماند تا کاپیتان شد!
بازیکن بلند بالای برزیلی تکنیکی مانند دیگر برزیلی ها ندارد اما با هوش بالا و سخت کوشی اش عملکرد خوب و یکنواختی در ایران رقم زده است. برونو سزا با نام شیمبا، اولین بار سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۱) در ایران و تیم فولاد حضور یافت و در ترکیب سپاهان عملکرد قابل قبولی داشت و بعد دوری در تیم های گسترش فولاد و صنعت نفت آبادان مجدد فصل گذشته (۹۸-۱۳۹۷) به فولاد برگشت و با ۱۶ گل به طور مشترک با استنلی کیروش آقای گل شد و این فصل با تصمیم نکونام در غیاب ایوب والی کاپیتان فولاد است.
۱۶ - سرور جباروف (استقلال، سپاهان)/ آخرین مرد سال آسیا
در سال ۱۳۹۶ در ادامه هزینه های سرسام آور استقلال، مدیران این تیم به درخواست منصوریان یک نام بزرگ را به تهران آوردند. سرور جباروف ازبکستانی که علی رغم سن بالا درخشش قابل توجهی در جمع آبی ها داشت و در سن ۳۴ سالگی با واروهای زیبا در جشن گل هایش، آمادگی اش را به رخ همه کشید. او بعد از علی کریمی آخرین مرد سال آسیا بود که در لیگ ایران بازی کرد. بحران های مدیریتی استقلال باعث شد که این بازیکن از دست برود و سرور .. فصل هم برای سپاهان بازی کرد و بعد از ایران رفت.
۱۷ - پادوانی (سپاهان، استقلال). اقبالش مثل قامتش بلند نبود!
مدافع خوش قد و بالایی که در تیم های فولاد، نفت تهران و سپاهان عمکلرد قابل توجهی داشت و سال ۱۳۹۵ به استقلال پیوست. پادو مانند خیلی خارجی خوب دیگر با فولاد وارد ایران شد و در یک روز کابوس وار در اهواز، در تیم استقلال مقابل همین فولاد با آسیب دیدگی از ناحیه گردن مواجه شد و نه تنها دیگر هرگز نتواست فوتبال بازی کند بلکه زندگی عادی او هم با مشکل مواجه شد و با بی مهری مدیران دائم المتغیر استقلال مظلومانه به کشورش بازگشت. پادو الان ۳۶ ساله است و حتی در صورت رفع مشکل آسیب دیدگی بعید است به فوتبال برگردد.
بازیکنان دیگری هم می توانستند در این لیست باشند اما تداوم حضور و پایدار بودن عملکرد به عنوان ملاک در نظر گرفته شد. نام های مانند ایگور کاسترو (ذوب آهن)، فونیکه سی (صنعت)، فلاویو لوپز (تراکتور)، آلویس نانگ (تراکتور، فولاد) اشپیتیم آرفی (پیام مشهد، پرسپولیس)، پتروویچ (ابومسلم، پرسپولیس)، ماریچ، اومانیا، بودیمیر، روبرت ساها (پرسپولیس) آلونگ آلونگ (پرسپولیس، استقلال)، و غیره هم عملکرد متوسطی از خود به جا گذاشتند و در نوشتار های دیگر به آن ها پرداخته خواهد شد.
بازیکنانی بودند که با درخشش های جرقه وار در ایران حضور یافتند اما به دلایل آشکار و پهنان حضور یا کیفیت آن ها ادامه نداشت. برخی بازیکنان هم مانند تیام در ترکیب استقلال که در یک نیم فصل عملکرد درخشانی داشت، آنتونی استوکس بازیکن فوق العاده ای که حاشیه ها اجازه تداوم حضور او در تراکتور و پرسپولیس را نداد.
در حال حاضر هم بازیکنان خارجی دیگری در لیگ هستند که بهتر است قضاوت دقیق درباره عملکرد آن ها در پایان حضورشان صورت بگیرد (شیمبا به دلیل حضور نزدیک یک دهه مورد بررسی قرار گرفت). بشار رسن ستاره مودب و محبوب پرسپولیس در سه فصل اخیر، که عملکرد قابل قبولی در خط هافبک این تیم در لیگ و آسیا داشته است.
شیخ دیاباته آقای گل فعلی لیگ که با گل زنی هایش باحداقل لمس توپ دلربایی عمیقی از هواداران آبی کرده است و چندی پیش در یک مصاحبه تلویزیونی با صحبت های غیرفوتبالی از شخصیت قابل احترام، بشر دوست و مهربان خود رونمایی کرد و تحسین بسیاری از فوتبال دوستان را برانگیخت.
گادوین منشا، بازیکن نیجریه ای گل گهر که با نظر مجید جلالی در پیکان وارد ایران شد، پرسپولیس او را به خدمت گرفت اما علیرغم درخشش های ناگهانی و بازی های خاطر انگیز، عملکرد کلی او به درخشان زمان حضور در پیکان نبود تا در یک انتقال عجیب به تیم رقیب بپیوندد. در استقلال هم عملکرد او چنگی به دل نزد و بعد از مدت کوتاهی دوری، اکنون دوباره زیر نظر جلالی در سیرجان توپ می زند.
موسی کولیبالی (فولاد)، میمبلا، سوگیتا (تراکتور)، مگنو، رادوشوویچ، میلیچ، فرناندو دخسوس، استنلی کیروش، کومان (سپاهان) و غیره نیز از جمله خارجی هایی با کیفیتی هستند که برای ارزیابی کیفیت کلی عملکرد آن ها، باید منتظر بستن پرونده حضورشان ماند. حالا که قانون منع حضور بازیکن و مربی خارجی در لیگ ایران تصویب شده است، احتمالاً تیم ها بازیکنان فعلی را دو دستی خواهند چسپید تا بتوانند در فصل آتی از حضور آن ها بهره مند شوند. معلوم نیست این قانون تا چند وقت پا بر جا باشد اما آنچه بدیهی است حضور بازیکن خارجی نیاز به فیلترها و نظارت های محکم تری دارد تا صرفا دلال بازی باعث حضور بازیکنان بی کیفیت نشود. صد البته بازیکنان بسیاری بوده اند که ارزش هزینه های گزاف را داشته اند و رضایت متخصصین و هواداران را جلب کرده اند.